عبارت "دیوانه شدن نوجوان" اغلب از سوی والدین یا اطرافیان در مواجهه با رفتارهای غیرقابلپیشبینی نوجوانان استفاده میشود. اما دیوانه شدن نوجوان از دید روانشناسی موضوعی بسیار عمیقتر و پیچیدهتر از آن است که صرفاً با این برچسبها بیان شود.
نوجوانی دورهای از رشد است که با تغییرات سریع جسمی، روانی و اجتماعی همراه است. در این دوران، مغز هنوز در حال رشد است و بخشهایی مانند لوب پیشپیشانی (که مسئول تصمیمگیری و کنترل احساسات است) بهطور کامل شکل نگرفتهاند. از این رو، رفتارهای هیجانی، نوسانات خلقی، پرخاشگری یا حتی گوشهگیری در نوجوانان طبیعی محسوب میشود.
از منظر علمی، دیوانه شدن نوجوان از دید روانشناسی بهمعنای ابتلا به اختلال روانی نیست، بلکه نشاندهنده نیاز او به درک، حمایت و هدایت صحیح است. البته در برخی موارد، ممکن است رفتارهای غیرعادی نشانهای از اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، یا حتی اختلالات دو قطبی باشد که نیاز به بررسی تخصصی دارد.
یکی از اشتباهات رایج والدین این است که بهجای گفتوگوی همدلانه با فرزند، او را به خاطر احساسات یا تصمیماتش قضاوت میکنند. این رویکرد باعث افزایش فاصله و فشار روانی بیشتر در نوجوان میشود.
از دید روانشناسان، مهمترین راهکار در برخورد با این رفتارها، ایجاد فضای امن برای گفتوگو، تقویت اعتماد، و کمک گرفتن از مشاور در مواقع لازم است. آموزش والدین درباره تحولات روانی نوجوانان نیز میتواند به جلوگیری از برداشتهای نادرستی مانند "دیوانه شدن" کمک کند.
در نهایت، دیوانه شدن نوجوان از دید روانشناسی بیشتر یک سوءبرداشت است تا یک واقعیت. نوجوانان نیاز به درک، نه برچسب خوردن دارند. فهم این موضوع، گام بزرگی در تربیت نسلی سالمتر و آگاهتر خواهد بود.
عبارت "دیوانه شدن نوجوان" اغلب از سوی والدین یا اطرافیان در مواجهه با رفتارهای غیرقابلپیشبینی نوجوانان استفاده میشود. اما دیوانه شدن نوجوان از دید روانشناسی موضوعی بسیار عمیقتر و پیچیدهتر از آن است که صرفاً با این برچسبها بیان شود.
نوجوانی دورهای از رشد است که با تغییرات سریع جسمی، روانی و اجتماعی همراه است. در این دوران، مغز هنوز در حال رشد است و بخشهایی مانند لوب پیشپیشانی (که مسئول تصمیمگیری و کنترل احساسات است) بهطور کامل شکل نگرفتهاند. از این رو، رفتارهای هیجانی، نوسانات خلقی، پرخاشگری یا حتی گوشهگیری در نوجوانان طبیعی محسوب میشود.
از منظر علمی، دیوانه شدن نوجوان از دید روانشناسی بهمعنای ابتلا به اختلال روانی نیست، بلکه نشاندهنده نیاز او به درک، حمایت و هدایت صحیح است. البته در برخی موارد، ممکن است رفتارهای غیرعادی نشانهای از اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، یا حتی اختلالات دو قطبی باشد که نیاز به بررسی تخصصی دارد.
یکی از اشتباهات رایج والدین این است که بهجای گفتوگوی همدلانه با فرزند، او را به خاطر احساسات یا تصمیماتش قضاوت میکنند. این رویکرد باعث افزایش فاصله و فشار روانی بیشتر در نوجوان میشود.
از دید روانشناسان، مهمترین راهکار در برخورد با این رفتارها، ایجاد فضای امن برای گفتوگو، تقویت اعتماد، و کمک گرفتن از مشاور در مواقع لازم است. آموزش والدین درباره تحولات روانی نوجوانان نیز میتواند به جلوگیری از برداشتهای نادرستی مانند "دیوانه شدن" کمک کند.
در نهایت، دیوانه شدن نوجوان از دید روانشناسی بیشتر یک سوءبرداشت است تا یک واقعیت. نوجوانان نیاز به درک، نه برچسب خوردن دارند. فهم این موضوع، گام بزرگی در تربیت نسلی سالمتر و آگاهتر خواهد بود.

بازی ویدیویی؛ سرگرمی و مهارتآموزی در دنیای دیجیتال